جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1393 1
- بهمن 1392 1
- آذر 1392 1
- آبان 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 1
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 2
- فروردین 1392 2
- اسفند 1391 3
- آذر 1391 1
- آبان 1391 1
- مهر 1391 2
آمار : 9067 بازدید
Powered by Blogsky
شام شهادت حضرت معصومه بود، دلشکسته بودیم....هر کس توی هیئت یه گوشه خلوت کرده بود و داشت زار میزد...
حاج محسن روضه میخوند..
یعنی میشه یه شب جمعه باشه ...فاطمیه باشه... بیایم حرمت آقا؟
صدای گریه ی بچه ها بلند تر شد..
این مال زمانی بود که از قافله کربلا جا مونده بودیم....
این صدا و این دعا روی حافظه گوشی هامون ضبط شد...
همین صدای ضبط شده رو خیلی اتفاقی یه هفته پیش ، شب جمعه و شب شهادت حضرت زهرا توی کربلا گوش کردیم... نمیدونستیم چی بگیم ... بازم فقط میتونستیم یه گوشه خلوت کنیم و زار بزنیم..
خدایا! اربابمون چقدر کریمه
ضحی
شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 07:21 ب.ظ
سلام
یادمه ...
التماس دعا یا علی
خدایی اربابمون کریمه....
یا حسین.
سلام.
خوش به حال ما که در خونه همچی ارباب کریمی نوکری می کنیم.
گفتین کریم، یاد امام حسن افتادم. کاش میشد یه شب جمعه کنار حرم امام حسن گریه کرد.
بر خسته دلان تصورش هم زیباست
ایوان حسن عجب صفایی دارد ...
یاعلی.
سلام علیکم.
یادمه روزای اولی که تو کربلا بودیم و چشمم می افتاد به اون ضریح با شکوه، ناخودآگاه دلم برا غربت امام علی که رو در و دیوار حرمش یادگاری نوشته بودن و بخصوص غربت امام حسن که.... میگرفت.
آخر یه روز شیعه براش حرم میسازه....
یا حسن.
سلام .اون شب باورم نمی شد توی هوایی نفس میکشم که علاوه بر حضرات
اولیا الله حضرت زهرا (سلام الله علیها) حضور دارند.
کنار قتلگاه خیلی دلم شکست .
به امید توفیق دوباره. اربعین.یاعلی
ان شاءالله . یا علی.