شام شهادت حضرت معصومه بود، دلشکسته بودیم....هر کس توی هیئت یه گوشه خلوت کرده بود و داشت زار میزد...
حاج محسن روضه میخوند..
یعنی میشه یه شب جمعه باشه ...فاطمیه باشه... بیایم حرمت آقا؟
صدای گریه ی بچه ها بلند تر شد..
این مال زمانی بود که از قافله کربلا جا مونده بودیم....
این صدا و این دعا روی حافظه گوشی هامون ضبط شد...
همین صدای ضبط شده رو خیلی اتفاقی یه هفته پیش ، شب جمعه و شب شهادت حضرت زهرا توی کربلا گوش کردیم... نمیدونستیم چی بگیم ... بازم فقط میتونستیم یه گوشه خلوت کنیم و زار بزنیم..
خدایا! اربابمون چقدر کریمه